display result search
- 587
سفینه نجات علی (ع)
سرود ساخته حسن یوسف زمانی
امشب هوای دگر و حالی دگر دارم
شوقی به جان نوری به دل شوری به سر دارم
با کاروان عشق عزم سفر دارم
دست طلب بر دامن دگر دارم
مهر علی ساقی کوثر دارم
در سرم هوای او بر لبم نوای او
می روم به جبهه تا که جان کنم فدای او
ای خوشا فدا شدن به سنگر بلای او
اگر چو من بشنوی به گوش جان
ز جبهه بانگ رسای علی
مدد طلب می کنی به عرصه ها
ز دست خیبر گشای علی
نترسی از کثرت معاندان
اگر تویی آشنای علی
به جز خدا ره نمی دهی به دل
چو دل نهی بر بلای علی
امشب هوای دگر و حالی دگر دارم
شوقی به جان نوری به دل شوری به سر دارم
با کاروان عشق عزم سفر دارم
دست طلب بر دامن دگر دارم
مهر علی ساقی کوثر دارم
در سرم هوای او بر لبم نوای او
می روم به جبهه تا که جان کنم فدای او
ای خوشا فدا شدن به سنگر بلای او
اگر چو من بشنوی به گوش جان
ز جبهه بانگ رسای علی
مدد طلب می کنی به عرصه ها
ز دست خیبر گشای علی
نترسی از کثرت معاندان
اگر تویی آشنای علی
به جز خدا ره نمی دهی به دل
چو دل نهی بر بلای علی
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
3:04
-
3:04
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه