این برنامه اولین آهنگی است که پرویز یاحقی در سن 22 سالگی در برنامه گلها ساخته و با صدای بنان ضبط شده است.
ای امیــد دل مــن کجایی همچو بختم کنارم نیایی
آشنا سوز و دیر آشنایی یا بـــلای دل مبتلایی
بیوفا بیوفــا بیوفایی
تو غارتگر عقل و هوشی به آزار جانم چه کوشی
چو نی دارم در جان خروشی
چــه خواهـم از تو جز نگاهی چه خواهی از جانم چه خواهی
ندارم جز عشقـت گناهی
بـر سیـه بختی من گواهی چون دو چشم مستت دل سیاهی
کو به غیـر از آغوشت پناهی
آتشی سر کشی فتنه جویی آفتی خــانه سـوزی گناهی
عشق من جان من را چه کاهی؟
مـاه مـن مجلـس آرا تویی تو عشق من شادی افزا تویی تو
روشنی بخش دلها تویـی تو راحـت جـان شیـدا تویی تو
سر گران از چـه با ما تویـی تو
نواب صفا
کنون که صاحب مژگان شوخ و چشم سیاهی
نگاه دار دلی را که بردهای به نگاهی
مقیم کوی تو تشویش صبح و شام ندارد
که در بهشت نه سالی معین است و نه ماهی
چو در حضور تو ایمان و کفر راه ندارد
چه مسجدی چه کنشتی، چه طاعتی چه گناهی
مده به دست سپاه فراق ملک دلم را
به شکر آن که در اقلیم حسن بر همه شاهی
رواست گر همه عمرش به انتظار سرآید
کسی که جان به ارادت نداده بر سر راهی
تسلی دل خود میدهم به ملک محبت
گهی به دانهٔ اشکی، گهی به شعله آهی
فتاده تابش مهر مهی به جان فروغی
چنان که برق تجلی فتد به خرمن کاهی
فروغی بسطامی
ای امیــد دل مــن کجایی همچو بختم کنارم نیایی
آشنا سوز و دیر آشنایی یا بـــلای دل مبتلایی
بیوفا بیوفــا بیوفایی
تو غارتگر عقل و هوشی به آزار جانم چه کوشی
چو نی دارم در جان خروشی
چــه خواهـم از تو جز نگاهی چه خواهی از جانم چه خواهی
ندارم جز عشقـت گناهی
بـر سیـه بختی من گواهی چون دو چشم مستت دل سیاهی
کو به غیـر از آغوشت پناهی
آتشی سر کشی فتنه جویی آفتی خــانه سـوزی گناهی
عشق من جان من را چه کاهی؟
مـاه مـن مجلـس آرا تویی تو عشق من شادی افزا تویی تو
روشنی بخش دلها تویـی تو راحـت جـان شیـدا تویی تو
سر گران از چـه با ما تویـی تو
نواب صفا
کنون که صاحب مژگان شوخ و چشم سیاهی
نگاه دار دلی را که بردهای به نگاهی
مقیم کوی تو تشویش صبح و شام ندارد
که در بهشت نه سالی معین است و نه ماهی
چو در حضور تو ایمان و کفر راه ندارد
چه مسجدی چه کنشتی، چه طاعتی چه گناهی
مده به دست سپاه فراق ملک دلم را
به شکر آن که در اقلیم حسن بر همه شاهی
رواست گر همه عمرش به انتظار سرآید
کسی که جان به ارادت نداده بر سر راهی
تسلی دل خود میدهم به ملک محبت
گهی به دانهٔ اشکی، گهی به شعله آهی
فتاده تابش مهر مهی به جان فروغی
چنان که برق تجلی فتد به خرمن کاهی
فروغی بسطامی
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
38:59
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان