تصنیف در فضای موسیقی دستگاهی با مضمون ولادت حضرت زهرا ( س )
غم مخور ای عطش آلوده که دریا پیداست
جوشش چشمه به هر نقطه ی صحرا پیداست
هرکجا وسعت غربت به هراست افکند
در همان وسعت غربت زده ، زهرا پیداست
داغ بر داغ تو بس ریخته شد یا زهرا
شعله ی داغ تو در آب گوارا پیداست
بر سر باغ تو صد شعله فرو ریخت خزان
باز تصویر بهار است ، کز آن جا پیداست
چارده قرن درخشیدی و من دانستم
چشمه ی نور ز چشمان تو تنها پیداست
آسمان با تو سر و سر عجیبی دارد
در عبادات خوشت جلوه ی بالا پیداست
صبحی از آینه تقدیم تماشای تو باد
تا ببینی که در آن فصل تماشا پیداست
کربلا آینه ی غربت سنگین تو بود
که در آن آینه هم زینب کبری پیداست
غم مخور ای عطش آلوده که دریا پیداست
جوشش چشمه به هر نقطه ی صحرا پیداست
هرکجا وسعت غربت به هراست افکند
در همان وسعت غربت زده ، زهرا پیداست
داغ بر داغ تو بس ریخته شد یا زهرا
شعله ی داغ تو در آب گوارا پیداست
بر سر باغ تو صد شعله فرو ریخت خزان
باز تصویر بهار است ، کز آن جا پیداست
چارده قرن درخشیدی و من دانستم
چشمه ی نور ز چشمان تو تنها پیداست
آسمان با تو سر و سر عجیبی دارد
در عبادات خوشت جلوه ی بالا پیداست
صبحی از آینه تقدیم تماشای تو باد
تا ببینی که در آن فصل تماشا پیداست
کربلا آینه ی غربت سنگین تو بود
که در آن آینه هم زینب کبری پیداست
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه