موسیقی دستگاهی
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
4:23كنون نوروز و هنگام بهار است شراب لاله تن جاي بهار است ز سردي هاي خاك تيره بگذر زمستان رفت و هنگام بهار است نگه كن تيره سرماي زمستان اسير و خسته در دام بهار است نشاط و مستي و شور جواني همه آهنگ و پيغام بهار است بهار عشق من بودي و رفتي چه كوته عمر و فرجام بهار است نشاط و مستي و شور جواني همه آهنگ و پيغام بهار است اسماعيل اكبري مهر
-
9:24امشب اي ماه به درد دل من تسكيني آخر اي ماه تو هم درد من مسكيني كاهش عمر تو من دارم و من مي دانم كه تو از دوري خورشيد چه ها مي بيني تو هم اي باديه پيماي محبت چون من سر راهت ننهادي به سر باليني ني محزون مگر از تربت فرهاد دميد چه كند شكوه ز هجران لب شيريني هر شب از حسرت ماهي من و يك دامن اشك تو هم اي دامن مهتاب ، پر از پرويني همه در چشمه ي مهتاب غم از دل شويند امشب اي ماه تو هم از طالع من غمگيني محمدحسين شهريار
-
10:54زندگي صحنه ي يكتاي هنرمندي ماست صحنه پيوسته به جاست خرم آن نغمه كه مردم بسپارند به ياد ژاله اصفهاني بود آيا كه در ميكده ها بگشايند گره از كار فرو بسته ي ما بگشايند اگر از بهر دل زاهد خودبين بستند دل قوي دار كه از بهر خدا بگشايند حافظ
-
2:36نوازنده ي تار : كيوان ساكت
-
10:15اي همه گل هاي از سرما كبود خنده هاتان خنده هاتان را كه از لب ها ربود مهر هرگز اين چنين غمگين نتافت باغ هرگز اين چنين تنها نبود روزگاري شام غمگين خزان خوش تر از صبح بهاران مي نمود اين زمان حال شما ، حال من است اي همه گل هاي از سرما كبود فريدون مشيري دوستت دارم و دانم كه تويي دشمن جانم از چه با دشمن جانم شده ام دوست ، ندانم غمم اين است كه چون ماه نو انگشت نمايي ور نه غم نيست كه در عشق تو رسواي جهانم عماد خراساني
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه