موسیقی دستگاهی و پاپ
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
7:11هركجا گل كرد آبي ور دل ديوانه سوخت اين چراغ بي كسي ، تا سوخت در ويرانه سوخت عالم از خاكستر ما ، موج ساغر مي زند چشم مخمور كه ما را اين قدر مستانه سوخت مژده ي وصل تو شد غارتگر آسايشم آب در چشمم همان شيريني افسانه سوخت داغ دل شو رهنماي كوه و هامون لاله را سر به صحرا مي زند هركس متاع خانه سوخت آرزوها در قفس خون كرد استغناي دل ناله در زنجير از تمكين اين ديوانه سوخت من فداي طائري بيدل ، كه در گلزار شوق چون شرار از گرمي پرواز بي تابانه سوخت بيدل دهلوي
-
6:15شبي با اين دل شيدا شبي با اين دل شيدا دمي بنشين چو گل زيبا به باغ زندگاني دراين حال و هواي خوش كه ني دارد نواي خوش رها كن سر گراني تو بودي در كمين آري تو بودي تو بودي نگارا كه دلم با غمزه اي ربودي نگارا ؛ ربودي نگارا تو بودي در كمين آري تو بودي من اي بي وفا , من اي بي وفا نشستم به خاك راهت بر جان زد شرر , بر جان زد شرر مرا برقي از نگاهت تو روزي نازنين دل را شكستي گل من كجايي ؟ گذشتي از منو هر جا نشستي گل من كجايي ؟ تو بودي در كمين آري تو بودي تو بودي نگارا كه دلم با غمزه اي جانا ربودي ربودي نگارا ؛ ربودي نگارا تو بودي در كمين آري تو بودي مشفق كاشاني
-
5:03نرگس گل خمار اون دو تا چشم مستت عطر نفس هاي تو ، نرخ گل و شكسته مثل چراغ جادو ، نرگس اون از همه سو راه فرارو بسته مثل سحر نگاهت ، كي به شبم مي تابه چشم تو وقتي بسته است ، بخت منم تو خوابه سخته تو رو نديدن يه باغ گيلاس ، چشم تو گيراست ناز و فريباست ، مثل طلا كه پاكه صيح سلامت ، شور قيامت اين قد و قامت ، چه منتش به خاكه من بي تو يك عصر دلتنگم پاييزم ، پاييزي بي رنگم زيباتر از خواب و رويايي كه يك شب در خوابم مي آيي گل ها مي خندند ، وقتي مي خندي دست و پاي غم ، با شادي مي بندي بر دنيا مي خندي با من مي گويد ، چشم بيمارت مي دونم دور نيست ، روز ديدارت چشم من هر شب ، مونده بيدارت من مي سوزم تا روز ديدارت عطر مريم و باغ نسترن ، مي رسم به تو مي رسي به من اكبر آزاد
-
5:31ني و ناي چوپون سحر خروس خون ابراي بيابون مي گن يه قصه بودي همه رودخونه ها دشت گلپونه ها حتي كوه و صحرا همه مي دونن تو غزل هاي شب جدايي رو سرودي ديگه از شهر تو سر شب يا سحر تا خبردار بشي رفته ام بي خبر نمي خوام قصه مون دوباره آفتابي شه آسمون نگات براي من آبي شه نمي گم قصه مو كه دلت خون مي شه كوه اگه بشنوه ديگه هامون مي شه يادته اون روزا هر كجا چون دو دلداده با هم بوديم دلم اندازه ي يه بيابون كه نيست درد من اي خدا از تو پنهون كه نيست مثل پروانه ها ما رها غافل از رنج عالم بوديم دل ديوونه چون شب زده ها سايه به سايه توي راه تو بود يه معما شده كه اين جدايي كار من يا كه گناه تو بود حالا هر چي كه بود حالا هر چي كه هست از تو هر خاطره تنها دل ما شكست اكبر آزاد
کاربر مهمان
کاربر مهمان