تصنیفی با آهنگسازی جمال الدین منبری و صدای حسن فداییان با شعری از محمود شاهرخی
سخت است بی عشق زیستن
افسرده دل شکسته و نالان
فرمانروای گیتی عشق است
بر پهنه ی زمین بر عرصه ی زمان
ای مانده بی خبر از راز عاشقان
نشنیده نغمه ای از ساز عاشقان
رو گل بچین ز باغ محبت
شو پرتو چراغ محبت
ای مرغ اسیر در کنج قفس
ای سر نهاده خواهش تن را
ای از خزان چو باغ فسرده
سر کن سرود سبز شکفتن را
رو تو قفس بشکن
شاد و رها پر زن
سوی دیار پاکی سفر کن
اینک سحر دمید
وین رنگ شب پرید
در فصل گل تو بلبل شیدا
خیز و نوای عاشقی سر کن
سخت است بی عشق زیستن
افسرده دل شکسته و نالان
فرمانروای گیتی عشق است
بر پهنه ی زمین بر عرصه ی زمان
ای مانده بی خبر از راز عاشقان
نشنیده نغمه ای از ساز عاشقان
رو گل بچین ز باغ محبت
شو پرتو چراغ محبت
ای مرغ اسیر در کنج قفس
ای سر نهاده خواهش تن را
ای از خزان چو باغ فسرده
سر کن سرود سبز شکفتن را
رو تو قفس بشکن
شاد و رها پر زن
سوی دیار پاکی سفر کن
اینک سحر دمید
وین رنگ شب پرید
در فصل گل تو بلبل شیدا
خیز و نوای عاشقی سر کن
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
5:20
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه