تصنیف دشتی در مدح مولا علی (ع)، 1386
تا عطر نامت ریخته بر شانه ی خورشیدها
ماییم و شور موجها ما و سماع بیدها
ماه بلند عاشقی نام تو را دف می زند
ساحل به شوق دیدنت با موجها کف می زند
امشب برای دیدنت هرکس به راهی میرود
هر نخل باران خورده ای تا پای چاهی می رود
چاهی که در دل ریخته دریایی از آه تو را
بر شانه ی خود می برد هفت آسمان راه تو را
در هیبت مردانه ات دنیایی از اعجاز بود
در قدرت بازوی تو خیبر دهانی باز بود
یک ذوالفقار و یک علی میدانی از شمشیرها
در هم شکسته نام تو بازو به یازو تیرها
تا عطر نامت ریخته بر شانه ی خورشیدها
ماییم و شور موجها ما و سماع بیدها
ماه بلند عاشقی نام تو را دف می زند
ساحل به شوق دیدنت با موجها کف می زند
امشب برای دیدنت هرکس به راهی میرود
هر نخل باران خورده ای تا پای چاهی می رود
چاهی که در دل ریخته دریایی از آه تو را
بر شانه ی خود می برد هفت آسمان راه تو را
در هیبت مردانه ات دنیایی از اعجاز بود
در قدرت بازوی تو خیبر دهانی باز بود
یک ذوالفقار و یک علی میدانی از شمشیرها
در هم شکسته نام تو بازو به یازو تیرها
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
4:48
-
4:48
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه