تصنیف در فضای موسیقی دستگاهی
خدا را با که این بازی توان کرد
شب تنهاییم در قصد جان بود
خیالش لطف های بیکران کرد
چرا چون لاله خونین دل نباشم
که با ما نرگس او سر گران کرد
بدان سان سوخت چون شمعم که بر من
صراحی گریه و بربط فغان کرد
صبا گر چاره داری وقت وقت است
که درد اشتیاقم قصد جان کرد
میان مهربانان کی توان گفت
که یار ما چنین گفت و چنان کرد
عدو با جان حافظ آن نکردی
که تیر چشم آن ابرو کمان کرد
خدا را با که این بازی توان کرد
شب تنهاییم در قصد جان بود
خیالش لطف های بیکران کرد
چرا چون لاله خونین دل نباشم
که با ما نرگس او سر گران کرد
بدان سان سوخت چون شمعم که بر من
صراحی گریه و بربط فغان کرد
صبا گر چاره داری وقت وقت است
که درد اشتیاقم قصد جان کرد
میان مهربانان کی توان گفت
که یار ما چنین گفت و چنان کرد
عدو با جان حافظ آن نکردی
که تیر چشم آن ابرو کمان کرد
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
14:07
کاربر مهمان