برنامه ای در دستگاه چهارگاه با اجرای تار: جلیل شهناز، تنبک: امیرناصر افتتاح، آواز: عبدالوهاب شهیدی
سحرم دولت بیدار به بالین آمد
گفت برخیز که آن خسرو شیرین آمد
قدحی درکش و سرخوش به تماشا بخرام
تا ببینی که نگارت به چه آیین آمد
مژدگانی بده ای خلوتی نافه گشای
که ز صحرای ختن آهوی مشکین آمد
شادی یار پریچهره بده باده ناب
که می لعل، دوای دل غمگین آمد
حافظ
تا ز میخانه و می نام و نشان خواهد بود
سر ما خاک ره پیر مغان خواهد بود
بر سر تربت ما چون گذری همت خواه
که زیارتگه رندان جهان خواهد بود
برو ای زاهد خودبین که ز چشم من و تو
راز این پرده نهان است و نهان خواهد بود
ترک عاشق کش من مست برون رفت امروز
تا که را خون دل از دیده روان خواهد بود
عیب مستان مکن ای خواجه کزین کهنه رباط
کس ندانست که رحلت به چه سان خواهد بود
چشمم آن دم که ز شوق تو نهد سر به لحد
تا دم صبح قیامت نگران خواهد بود
سحرم دولت بیدار به بالین آمد
گفت برخیز که آن خسرو شیرین آمد
قدحی درکش و سرخوش به تماشا بخرام
تا ببینی که نگارت به چه آیین آمد
مژدگانی بده ای خلوتی نافه گشای
که ز صحرای ختن آهوی مشکین آمد
شادی یار پریچهره بده باده ناب
که می لعل، دوای دل غمگین آمد
حافظ
تا ز میخانه و می نام و نشان خواهد بود
سر ما خاک ره پیر مغان خواهد بود
بر سر تربت ما چون گذری همت خواه
که زیارتگه رندان جهان خواهد بود
برو ای زاهد خودبین که ز چشم من و تو
راز این پرده نهان است و نهان خواهد بود
ترک عاشق کش من مست برون رفت امروز
تا که را خون دل از دیده روان خواهد بود
عیب مستان مکن ای خواجه کزین کهنه رباط
کس ندانست که رحلت به چه سان خواهد بود
چشمم آن دم که ز شوق تو نهد سر به لحد
تا دم صبح قیامت نگران خواهد بود
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
22:55
کاربر مهمان