موسیقی دستگاهی
نوازنده ی تار و سه تار : مجید درخشانی
نوازنده ی کمانچه : اردشیر کامکار
نوازنده ی نی : جمشید عندلیبی
نوازنده ی سنتور : مجید اخشابی
نوازنده ی عود و بم تار : حسین بهروزی نیا
نوازنده ی تنبک و دهل : همایون شجریان
نوازنده ی سه تار : بهداد بابایی
نوازنده ی نی : بهزاد فروهری
نوازنده ی ویولن سل : شاهین یوسف زمانی
نوازنده ی تار و سه تار : مجید درخشانی
نوازنده ی کمانچه : اردشیر کامکار
نوازنده ی نی : جمشید عندلیبی
نوازنده ی سنتور : مجید اخشابی
نوازنده ی عود و بم تار : حسین بهروزی نیا
نوازنده ی تنبک و دهل : همایون شجریان
نوازنده ی سه تار : بهداد بابایی
نوازنده ی نی : بهزاد فروهری
نوازنده ی ویولن سل : شاهین یوسف زمانی
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
7:19داني كه چيست دولت ديدار يار ديدن در كوي او گدايي بر خسروي گزيدن از جان طمع بريدن آسان بود وليكن از دوستان جاني مشكل توان بريدن خواهم شدن به بستان چون غنچه با دل تنگ وان جا به نيك نامي پيراهني دريدن گه چون نسيم با گل راز نهفته گفتن گه سر عشقبازي از بلبلان شنيدن فرصت شمار صحبت كز اين دوراهه منزل چون بگذريم ديگر نتوان به هم رسيدن حافظ
-
9:35گفتا تو از كجايي كاشفته مي نمايي گفتم منم غريبي از شهر آشنايي گفتا سر چه داري كز سر خبر نداري گفتم بر آستانت دارم سر گدايي گفتا كدام مرغي كز اين مقام خواني گفتم كه خوش نوايي از باغ بينوايي گفتا به دلربايي ما را چگونه ديدي گفتم چو خرمني گل در بزم دلربايي خواجوي كرماني
-
3:20
-
4:26گفتا چرا چو ذره با مهر عشق بازي گفتم از آنكه هستم سرگشته اي هوايي گفتا بگو كه خواجو در چشم ما چه بيند گفتم حديث مستان سري بود خدايي خواجوي كرماني
-
5:21جان بي جمال جانان ميل جهان ندارد هر كس كه اين ندارد حقا كه آن ندارد با هيچ كس نشاني زان دلستان نديدم يا من خبر ندارم يا او نشان ندارد هر شبنمي در اين ره صد بحر آتشين است دردا كه اين معما شرح و بيان ندارد سرمنزل فراغت نتوان ز دست دادن اي ساروان فروهل كاين ره كران ندارد احوال گنج قارون كايام داد بر باد با غنچه باز گوييد تا زر نهان ندارد كس در جهان ندارد يك بنده همچو حافظ زيرا كه چون تو شاهي كس در جهان ندارد حافظ
-
7:25ساقي به نور باده برافروز جام ما مطرب بگو كه كار جهان شد به كام ما ما در پياله عكس رخ يار ديده ايم اي بي خبر ز لذت شرب مدام ما هرگز نميرد آن كه دلش زنده شد به عشق ثبت است بر جريده ي عالم دوام ما اي باد اگر به گلشن احباب بگذري زنهار عرضه ده بر جانان پيام ما حافظ ز ديده دانه ي اشكي همي فشان باشد كه مرغ وصل كند قصد دام ما حافظ
-
7:18خوش است ناله ي ناي و نواي زير و بمي دمي خجسته و در صحبت خجسته دمي چه رازها كه نگفتند كجاست هم نفسي چه راه ها كه نرفتند كجاست هم قدمي چرا به دفتر عشق ، اي خداي علم و قلم به غير حيرت و حسرت نمي زني رقمي رعدي آذرخشي
-
2:57
-
1:29به عشق كوش كه تا در دل تو رحم نكند نه ماجراي وجودي ، نه وحشت عدمي رعدي آذرخشي
-
2:20
-
2:57به عشق كوش كه تا در دل تو ره نكند نه ماجراي وجودي نه وحشت عدمي شكار شد دل رعدي به يك نگاه و حذر به شيرگيري چشمان آهوي حرمي رعدي آذرخشي
کاربر مهمان