بازخوانی تصنیف دل شیدا
مست طرب خنده به لب چون گذرد ماه من
خنده زند تا شکند بر لب من آه من
چون طالع روشن عیان می شود
دل می برد از من نهان می شود
تیره ی شبها شکن زلف پریشان او
مهر فلک آینه دار رخ رخشان او
چون طالع روشن عیان می شود
دل می برد از من نهان می شود
چون طالع روشن عیان می شود
دل می برد از من نهان می شود
یارب اگر ماهم براید دمی
در شب دلخواهم نماند غمی
مست طرب خنده به لب در دل شب ماه من
چون طالع روشن عیان می شود
دل می برد از من نهان می شود
یارب اگر ماهم براید دمی
در شب دلخواهم نماند غمی
مست طرب خنده به لب در دل شب ماه من
چون طالع روشنعیان می شود
دل می برد از من نهان می شود
مست طرب خنده به لب چون گذرد ماه من
خنده زند تا شکند بر لب من آه من
چون طالع روشن عیان می شود
دل می برد از من نهان می شود
تیره ی شبها شکن زلف پریشان او
مهر فلک آینه دار رخ رخشان او
چون طالع روشن عیان می شود
دل می برد از من نهان می شود
چون طالع روشن عیان می شود
دل می برد از من نهان می شود
یارب اگر ماهم براید دمی
در شب دلخواهم نماند غمی
مست طرب خنده به لب در دل شب ماه من
چون طالع روشن عیان می شود
دل می برد از من نهان می شود
یارب اگر ماهم براید دمی
در شب دلخواهم نماند غمی
مست طرب خنده به لب در دل شب ماه من
چون طالع روشنعیان می شود
دل می برد از من نهان می شود
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه