تصنیف در فضای موسیقی دستگاهی
تازه می کند باران دشت را بیابان را
از غبار می شوید چهره ی خیابان را
نعره می کشد یک ریز ، آسمان باران ریز
تا مگر بیاشوبد تاب این درختان را
چاک می خورد بی تاب ، ناگهان دهان خاک
فاش می کند باران ، رازهای پنهان را
هستی پریشان را صاف می کند کم کم
پاک می کند باران ، شیشه های دنیا را
بوی عشق می پیچد در هوای بارانی
بوسه می زند وقتی گونه ی گیاهان را
روی شیشه ها باران ، با کنایه می گوید
در بهار دریابی ، چشم های گریان را
تازه می کند باران دشت را بیابان را
از غبار می شوید چهره ی خیابان را
نعره می کشد یک ریز ، آسمان باران ریز
تا مگر بیاشوبد تاب این درختان را
چاک می خورد بی تاب ، ناگهان دهان خاک
فاش می کند باران ، رازهای پنهان را
هستی پریشان را صاف می کند کم کم
پاک می کند باران ، شیشه های دنیا را
بوی عشق می پیچد در هوای بارانی
بوسه می زند وقتی گونه ی گیاهان را
روی شیشه ها باران ، با کنایه می گوید
در بهار دریابی ، چشم های گریان را
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه