هشت تصنیف ارکسترال در مدح امام رضا (ع)
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
4:31آواز عليرضا وكيلي منش اي هميشه در دلم آرزوي توست آمده ام كه سر نهم به خاك كوي تو آمده ام كه گل كنم بهار گريه را آمده ام بگويمت دوست دارم تورا اي غريب مهربان مرا ز خود مران كه آشناي من تويي در اين جهان در حرم حضور تو گريه شده سلام من اشك امان نميدهد گفته شود كلام من نماز دل ميشكند در سفر فاصله ها در تو تمام ميشد سجده ي نا تمام من يا ضامن آهو بگشا در كه غريبم ترسم نشود بار دگر روي تو بينم
-
4:17آواز سالار عقيلي عاشقي آواره ام در غربت چشمان تو گريه پنهان كرده ام از حرمت چشمان تو عطر تو را گرفته تن لحظه هاي من صد باغ گل شكفته شده در هواي من امشب تمام غربت خود را گريستم گريستم شايد دل تو بسوزد براي من براي من من آن موج اشكم كه بي اخيارم خودم را به آغوش تو ميسپارم تو درياي من باش به حسرت گذشته همه روزگارم ز ديروز و امروز دلي خسته دارم تو فرداي من باش يك لحظه نگاه تو مرا راحت جان است چشمان تو ارامترين خواب جهان است زيبايي چشمان نظر كرده آهو رازيست كه در عطر نگاه تو نهان است من آن موج اشكم كه بي اخيارم خودم را به آغوش تو ميسپارم تو درياي من باش به حسرت گذشته همه روزگارم ز ديروز و امروز دلي خسته دارم تو فرداي من باش
-
4:21آواز بهرام حصيري من عاشقي سرگشته در كوي رضايم دلداده و دلبسته ي بوي رضايم وامانده و دلخسته اي گمكرده راهم يا ضامن آهو تويي پشت و پناهم چون موج بي ساحل دريا دريا دربدرم مي افتم مي خيزم چون موج بي پا و سرم هر جا گفتم نام تو نشانه ي تو دشت و صحرا پر شده از بهانه ي تو آهوي دلم شد صيد حرم اي گريه بيا در چشم ترم تو سرور و من بي پا و سرم من بنده و تو سلطان كرم خاك باران خورده دارد غربت كوي رضا گريه مي آيد به چشم از غربت روي رضا در زمين افتاده اينجا گوشه اي از آسمان بوسه مي ريزد فلك بر گلشن كوي رضا (ع)
-
5:54آواز عليرضا افتخاري شكوه نكن از دل ويران من سوختم و داغ دلم كم نشد شكوه كن از بخت پريشان من لحظهي ديدار فراهم نشد هيچ مپرس از من غارت زده تاب پريشاني حالم نماند دست من از دامن تو دور شد شوق سفر ماند و مجالم نماند با من دلبستهي آن بارگاه از سفر دور خراسان بگو اي دل اگر قصد سفر داشتي حال غريبان به غريبان بگو از تن بيروح چه گويم به تو هيچ كسي صاحب اين خانه نيست گريه كنم يا نكنم سوختم گريه حريف دل ديوانه نيست گرچه ز عشاق پريشان تو هيچ كس آوازهي آهو نداشت دل كه گريزان شده بود از همه پاي تو افتاد و هياهو نداشت آه چه اميد صبوري من از دولت ديدار رضا داشتم آه چه احساس غريبي از آن گنبد و ايوان طلا داشتم
-
4:19آواز حسام الدين سراج من آن كوير تشنه تو آيه هاي باران من آن خزان بيرنگ تو سبزي بهاران مرا از اين حصار غم رها كن به خلوت سجود خود صدا كن دلي شكسته دارم براي من دعا كن كنون كه راه پيش و پس ندارم مرا مران كه جز تو كس ندارم غريب آشنا به داد من رس بريده ام دگر نفس ندارم كبوتر دعا شدم كه پر كشم بهسوي تو غبار جاده ها شدم كه سر كشم به كوي تو ز خود مرانم كه خسته جانم
-
4:58محمد مصلحي هستي و بود و نبودم ذره ذره ي وجودم سبزه ي باغ سجودم همه تقديم رضا (ع) همه ي دار و ندارم هم خزان و هم بهارم روح و جان بي قرارم همه تسليم رضا (ع) تو كه محرم راز و نياز مني تو كه تربت و مهر نماز مني تو كه همدم سوز وگداز مني آقا پي لطف و نگاه تو آمده ام به زيارت ماه تو آمده ام به اميد پناه تو آمده ام آقا ره به كجا ببرم كه تو آخر راه مني رو به كجا بنهم كه تو چشم و نگاه مني عشق تو شد همه حاصل هستي و عمر و جواني من خانه ي نم سر كوي تو و حرم تو نشاني من هرچي كه دارم فداي تو من چه بريزم به پاي تو بي تو چه دارد گداي تو آقا شد دل من مبتلاي تو دار و ندارم فداي تو زنده شدم در هواي تو آقا
-
3:54آواز عبدالحسين مختاباد هرجا گلي وا مي شود از عطر و بوي مرتضي (ع) باغ و آيينه اي از گلشن كوي رضا (ع) دست گره گشاي تو ست مرهم جان خسته ام من گره اميد خود در حرم تو بسته ام من به اميد روشني از دل شب گذشته ام من به هواي آسمان روي زمين نشسته ام دل ز جهان گسسته ام درتو دخيل بسته ام اي نفس فرشته ها معجزه كن كه خسته ام به حرمت حضور تو لب ز گلايه بسته ام بغض هزار گريه را در دل خود شكسته ام آمده ام عكس روي ماه بگيرم مهر تورا در دلم گواه بگيرم گوشه نشينت شده ام كه گوشه ي چشمي از گل رخساره ات نگاه بگيرم
-
4:17آواز سينا سرلك چشمان گريه ام را دادم به دست باران شايد مرا بگريد بر تربت بهاران هرگز كسي نفهميد مفهوم غربتم را من واژه اي غريبم در شعر روزگاران من كه هزار و يك شب تا شهر قصه رفتم با هيچكس نگفتم يك قصه از هزاران اي ساحل رسيدن اين موج خسته درياب درياي اشتياق است دلهاي بي قراران شب تا سحر نشسته در كنج خلوت خويش تا روي ماه بينم در قاب چشمه ساران در اين سراب تشنه آهوي دل غريب است ما را ضمانتي كن اي اعتبار باران
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه