تصنیف ارکسترال
دل بسته به زنجیر تو بود و تو نبودی
در آینه تصویر تو بود و تو نبودی
افسوس افسوس که من شب همه شب خواب تو دیدم
خوابم پی تعبیر تو بود و تو نبودی
من بودم وغمهای تو بود ودل من بود
فریاد دل از گریه ی بی حاصل من بود
مگذار که در گوشه ی تردید بمیرم
ای دوست دلم هدیه ی نا قابل من بود
گفتم که در این خانه تو بودی تو نبودی
با این دل دیوانه تو بودی تو نبودی
تو شمعی و پروانه ی آتش زده ات من
من شمعم و پروانه تو بودی تو نبودی
من در سفرها با تو بودم
تا شهر رویا با تو بودم
گفتم که تنها با تو هستم
روزی که تنها با تو بودم
دل بسته به زنجیر تو بود و تو نبودی
در آینه تصویر تو بود و تو نبودی
افسوس افسوس که من شب همه شب خواب تو دیدم
خوابم پی تعبیر تو بود و تو نبودی
من بودم وغمهای تو بود ودل من بود
فریاد دل از گریه ی بی حاصل من بود
مگذار که در گوشه ی تردید بمیرم
ای دوست دلم هدیه ی نا قابل من بود
گفتم که در این خانه تو بودی تو نبودی
با این دل دیوانه تو بودی تو نبودی
تو شمعی و پروانه ی آتش زده ات من
من شمعم و پروانه تو بودی تو نبودی
من در سفرها با تو بودم
تا شهر رویا با تو بودم
گفتم که تنها با تو هستم
روزی که تنها با تو بودم
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه