قطعه ای با آواز بهرام گودرزی و جواب آواز شهریار فریوسفی
صبحی دگر می آید ای شب زنده داران
از قله های پر غبار روزگاران
از بیکران سبز اقیانوس غیبت
می آید او تا ساحل چشم انتظاران
آید به گوش از آسمان این است مهدی
خیزد خروش از تشنگان این است باران
با تیغ آتش می درد آن وارث نور
در انتهای شب گلوی نابکاران
از بیشه زار عطرهای تازه آید
چون سرخ گل بر اسب رهوار بهاران
آهنگ میدان تا کند او، باز ماند
در گرد راهش مرکب چابک سواران
دیگر قرار بی تو ماندن نیست در دل
کی می شود روشن به رویت چشم یاران
صبحی دگر می آید ای شب زنده داران
از قله های پر غبار روزگاران
از بیکران سبز اقیانوس غیبت
می آید او تا ساحل چشم انتظاران
آید به گوش از آسمان این است مهدی
خیزد خروش از تشنگان این است باران
با تیغ آتش می درد آن وارث نور
در انتهای شب گلوی نابکاران
از بیشه زار عطرهای تازه آید
چون سرخ گل بر اسب رهوار بهاران
آهنگ میدان تا کند او، باز ماند
در گرد راهش مرکب چابک سواران
دیگر قرار بی تو ماندن نیست در دل
کی می شود روشن به رویت چشم یاران
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
24:12
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه