تصنیف شور ساخته احمدعلی راغب، 1377
آئینه روی تو باز پریخانه شد
دل ز سر جان گذشت غیرت پروانه شد
سلسله موی تو شوکت شب را شکست
روی دل افروز تو جلوه جانانه شد
دل چو تو را یاد کرد در غمت از پا فتاد
نغمه گر آمد چونی واله و دیوانه شد
بیخبر تیره دل رفت پی آب و گل
ماند به دام بلا از تو چو بیگانه شد
ساهد گل تا گرفت رایت افسونگری
نغمه ی بلبل به باغ آیت افسانه شد
منزل عشق و جنون در گذر دامهاست
هرکه سوی دام رفت فتنه ی پروانه شد
آئینه روی تو باز پریخانه شد
دل ز سر جان گذشت غیرت پروانه شد
سلسله موی تو شوکت شب را شکست
روی دل افروز تو جلوه جانانه شد
دل چو تو را یاد کرد در غمت از پا فتاد
نغمه گر آمد چونی واله و دیوانه شد
بیخبر تیره دل رفت پی آب و گل
ماند به دام بلا از تو چو بیگانه شد
ساهد گل تا گرفت رایت افسونگری
نغمه ی بلبل به باغ آیت افسانه شد
منزل عشق و جنون در گذر دامهاست
هرکه سوی دام رفت فتنه ی پروانه شد
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه