بازخوانی ترانه های قدیمی
«علی زند وکیلی» به جز خوانندگی، در این آلبوم سنتور نواخته است.
«پویان رمضان»، پیانو
«سامان احتشامی»، پیانو قطعه رفته
«علی جعفری پویان»، ویولون
«میثم مروستی»، ویولون آلتو
«مهدی مهرداد»، آکاردئون
«سینا اعلم»، کمانچه
«سحاب اعلم»، تار
«شایان ریاحی»و «افشین بابایی»، سازهای کوبه ای
«علی زند وکیلی» به جز خوانندگی، در این آلبوم سنتور نواخته است.
«پویان رمضان»، پیانو
«سامان احتشامی»، پیانو قطعه رفته
«علی جعفری پویان»، ویولون
«میثم مروستی»، ویولون آلتو
«مهدی مهرداد»، آکاردئون
«سینا اعلم»، کمانچه
«سحاب اعلم»، تار
«شایان ریاحی»و «افشین بابایی»، سازهای کوبه ای
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
4:251دامن كشان ، ساقی می خواران از كنار یاران مست و گیسو افشان ، می گریزد در جام می ، از شرنگ دوری وز غم محجوری ، چون شرابی جوشان ، می بریزد دارم قلبی لرزان ز غمش ، دیده شد نگران ساقی می خواران از كنار یاران مست و گیسو افشان می گریزد دارم چشمی گریان به رهش روز و شب بشمارم تا بیای ???? آزرده دل از جفای یاری ، بی وفا دلداری ماه افسونكاری ، شب نخفتم با یادش تا دامن از كف دادم شد جهان از یادم راز عشقش را در دل نهفتم از چشمانش ریزد به دلم ، شور عشق و امید دامن از كف دادم ، شد جهان از یادم راز عشقش را دل نهفتم دارم چشمی گریان به رهش روز و شب بشمارم تا بیاید آخ دارم چشمی گریان به رهش روز و شب بشمارم تا بیای (جمشید ارجمند)
-
3:49چو مرغ شب خواندی و رفتی دلم را لرزاندی و رفتی شنیدی غوغای طوفان را ز خواندن وا ماندی و رفتی ز باغ قصه به دشت خواب سایه ی ابریست در دل مهتاب مثه روح آزرده ی مرداب دلم را لرزاندی و رفتی چو مرغ شب خواندی و رفتی آخ ای تو اشك سرد زمستان را چو باران افشاندی و رفتی سیاه شب لاله افشان شد كویر تشنه گلستان شد تو می آیی آی تو می آیی ز باغ قصه به دشت خواب ز راه شیری پر مهتاب آخ ای تو می باری چون گل باران به جام نیلوفر مرداب (محمد ابراهیم جعفری)
-
4:05به سوی تو به شوق روی تو به طرف كوی تو سپیده دم آیم مگر تورا جویم بگو كجایی نشانِ تو گه از زمین گاهی ز آسمان جویم ببین چه بی پروا رهِ تو می پویم بگو كجایی كی رود رُخِ ماهت از نظرم نظرم به غیر نامت كی نام دگر ببرم اگر تورا جویم حدیث دل گویم بگو كجایی به دست تو دادم دل پریشانم دگر چه خواهی آه فتاده ام از پا بگو كه از جانم دگر چه خواهی یك دم از خیال من نمیروی ای غزال من دگر چه پرسی ز حال من تا هستم من اسیر كوی توام به آرزوی توام اگر تورا جویم حدیث دل گویم بگو كجایی به دست تو دادم دل پریشانم دگر چه خواهی فتاده ام از پا بگو كه از جانم دگر چه خواهی (عبدالله الفت)
-
4:21تا بهار دلنشین آمده سوی چمن ای بهار آرزو بر سرم سایه فكن چون نسیم نو بهار بر آشیانم كن گذر تا كه گلباران شود كلبه ویران من … تا بهار زندگی آمد بیا آرام جان تا نسیم از سوی گل آمد بیا دامن كشان چون سپندم بر سر آتش نشان بنشین دمی چون سرشكم در كنار بنشین نشان سوز نهان … تا بهار دلنشین آمده سوی چمن ای بهار آرزو بر سرم سایه فكن چون نسیم نو بهار بر آشیانم كن گذر تا كه گلباران شود كلبه ویران من … باز آ ببین در حیرتم بشكن سكوت خلوتم چون لاله تنها ببین بر چهره داغ حسرتم ای روی تو آیینه ام عشقت غم دیرینه ام باز آ چو گل در این بهار سر را بنه بر سینه ام (بیژن ترقی)
کاربر مهمان