تکخوانی کریم صالح عظیمی در گوشه های بیدگانی، سارنگ، دشتستانی، گیلکی و اوج
خداوندا به ذات کامل خویش
به دریاهای لطف شامل خویش
به آن ذاتی که ما رندی ندارد
جهان جز وی خداوندی ندارد
به آن سروی که از بدها سر افراخت
علم بر عالم بالا برافراخت
به آن شاهی که ماه آسمان شد
شب اسرا مکانش لامکان شد
به دین پاک جمع پاکدینان
در ایوان فلک بالانشینان
به بانگ هی هی رند خرابات
به یارب یارب پیر مناجات
به مشتاقی که بی معشوق زار است
به معشوقی که با عشاق یار است
به آن رازی که محرم نیست او را
به آن داغی که مرهم نیست او را
به بیماری که رفت از دست کارش
گریبان چاک کرد بیماردارش
به دردی کز دوا سودی ندارد
ز کس امّید بهبودی ندارد
به رنجوری که دل برکنده از خویش
طبیب او سری افکنده در پیش
به طفلی کاو ز مادر دور مانده
یتیمی کز پدر مهجور مانده
به سوز مادری کز داغ فرزند
گریبان چاک کرد و سینه برکند
به شب های دراز ناامیدی
که در وی نیست امید سفیدی
به آه دردناک صبحگاهی
به فیض رحمت و نور الهی
که فیضی بخشی از نور حضورم
کنی مستغرق دریای نورم
«هلالی» را هوای آشنایی ست
به خورشید آشنایی روشنایی ست
به مهر خویشتن روزش برافروز
چو مهر عالمافروزش برافروز
خداوندا به ذات کامل خویش
به دریاهای لطف شامل خویش
به آن ذاتی که ما رندی ندارد
جهان جز وی خداوندی ندارد
به آن سروی که از بدها سر افراخت
علم بر عالم بالا برافراخت
به آن شاهی که ماه آسمان شد
شب اسرا مکانش لامکان شد
به دین پاک جمع پاکدینان
در ایوان فلک بالانشینان
به بانگ هی هی رند خرابات
به یارب یارب پیر مناجات
به مشتاقی که بی معشوق زار است
به معشوقی که با عشاق یار است
به آن رازی که محرم نیست او را
به آن داغی که مرهم نیست او را
به بیماری که رفت از دست کارش
گریبان چاک کرد بیماردارش
به دردی کز دوا سودی ندارد
ز کس امّید بهبودی ندارد
به رنجوری که دل برکنده از خویش
طبیب او سری افکنده در پیش
به طفلی کاو ز مادر دور مانده
یتیمی کز پدر مهجور مانده
به سوز مادری کز داغ فرزند
گریبان چاک کرد و سینه برکند
به شب های دراز ناامیدی
که در وی نیست امید سفیدی
به آه دردناک صبحگاهی
به فیض رحمت و نور الهی
که فیضی بخشی از نور حضورم
کنی مستغرق دریای نورم
«هلالی» را هوای آشنایی ست
به خورشید آشنایی روشنایی ست
به مهر خویشتن روزش برافروز
چو مهر عالمافروزش برافروز
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
13:35
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه