تصنیف ارکسترال و موسیقی بی کلام این اثر
چه رود است این که از آن سوی سدهای زمان جاریست
خروشان موج در موج از کران تا بیکران جاریست
که میداند چه خواهد رست از این باران خونآلود
که گویی از گلوی پاره هفت آسمان جاریست
زبانم لال گویی بر گلویی بوسه زد خنجر
که عطر بوسه پیغمبر از رگهای آن جاریست
هجوم باد پاییز و شکفتن در بهار زخم
گل این باغ را ذوق بهاری در خزان جاریست
سحرگاهان به صحن باغهای هجوار عشق
به هم پیوسته عطر خون گلهای جوان جاریست
چه رود است این که از آن سوی سدهای زمان جاریست
خروشان موج در موج از کران تا بیکران جاریست
که میداند چه خواهد رست از این باران خونآلود
که گویی از گلوی پاره هفت آسمان جاریست
زبانم لال گویی بر گلویی بوسه زد خنجر
که عطر بوسه پیغمبر از رگهای آن جاریست
هجوم باد پاییز و شکفتن در بهار زخم
گل این باغ را ذوق بهاری در خزان جاریست
سحرگاهان به صحن باغهای هجوار عشق
به هم پیوسته عطر خون گلهای جوان جاریست
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
3:40
-
3:41
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه