تصنیف شور ساخته پدرام درخشانی
تو از هر در که باز آیی بدین خوبی و زیبایی
دری باشد که از رحمت بروی خلق بگشایی
ملامتگوی بی حاصل ترنج از دست نشناسد
در آن معرض که چون یوسف جمال از پرده بنمایی
به زیورها بیارانید وقتی خوبرویان را
تو سیمین تن چنان خوبی که زیورها بیارایی
گمان از تشنگی بردم که دریا تا کمر باشد
چو پایابم برفت از دست بدانستم که دریایی
تو از هر در که باز آیی بدین خوبی و زیبایی
دری باشد که از رحمت بروی خلق بگشایی
ملامتگوی بی حاصل ترنج از دست نشناسد
در آن معرض که چون یوسف جمال از پرده بنمایی
به زیورها بیارانید وقتی خوبرویان را
تو سیمین تن چنان خوبی که زیورها بیارایی
گمان از تشنگی بردم که دریا تا کمر باشد
چو پایابم برفت از دست بدانستم که دریایی
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه