تصنیف در فضای موسیقی دستگاهی و بی کلام همین قطعه
مرغ چمن نغمه بزن
سرزد از افق سحرگه گل سپیده
جلوه کند شاهد گل کز دم صبا به بستان سحر دمیده
صبح از کرانه سر زد شام سیه چه غم فزا بود
عقده به دل چو غنچه بسته ز غم لبان ما بود
از لطف حق ز بام ما مهر فروزان دمید
دل ها پر از مهر و صفا شد ز فروغ امید
اینک بیا ای هم نفس راهی فردا شویم
در گلشن ازادگی همدم گل ها شویم
چو تویی ز نسل دریا همان چو قطره برجا
بکن سفر به بالا به کویر تشنه کامان بیا
همچو خورشید فکن پرتو خود بر گل و خار
گوهر از مهر فشان بر همه چون ابر بهار
گل خورشید ببین سرزده از دامن کوه
گشته آفاق پر از روشنی و فر و شکوه
از لطف حق ز بام ما مهر فروزان دمید
دل ها پر از مهر و صفا شد ز فروغ امید
مرغ چمن نغمه بزن
سرزد از افق سحرگه گل سپیده
جلوه کند شاهد گل کز دم صبا به بستان سحر دمیده
صبح از کرانه سر زد شام سیه چه غم فزا بود
عقده به دل چو غنچه بسته ز غم لبان ما بود
از لطف حق ز بام ما مهر فروزان دمید
دل ها پر از مهر و صفا شد ز فروغ امید
اینک بیا ای هم نفس راهی فردا شویم
در گلشن ازادگی همدم گل ها شویم
چو تویی ز نسل دریا همان چو قطره برجا
بکن سفر به بالا به کویر تشنه کامان بیا
همچو خورشید فکن پرتو خود بر گل و خار
گوهر از مهر فشان بر همه چون ابر بهار
گل خورشید ببین سرزده از دامن کوه
گشته آفاق پر از روشنی و فر و شکوه
از لطف حق ز بام ما مهر فروزان دمید
دل ها پر از مهر و صفا شد ز فروغ امید
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه