display result search
- 3511
سرمست
موسیقی دستگاهی
احمد رضاخواه : سنتور
محمدباقر زینالی : عود و کمانچه
سلمان سالک : تار
فرید خردمندی : تمبک
احسان عابدی : نی
مظفر شفیعی : آواز
احمد رضاخواه : سنتور
محمدباقر زینالی : عود و کمانچه
سلمان سالک : تار
فرید خردمندی : تمبک
احسان عابدی : نی
مظفر شفیعی : آواز
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
4:31
-
2:55
-
1:27
-
2:51
-
9:53سرمست اگر درآیی عالم به هم برآید خاك وجود ما را گرد از عدم برآید گر پرتوی ز رویت در كنج خاطر افتد خلوت نشین جان را آه از حرم برآید گلدسته امیدی بر جان عاشقان نه تا ره روان غم را خار از قدم برآید /سعدی
-
9:00گفتی به كام روزی با تو دمی برآرم آن كام برنیامد ترسم كه دم برآید گویند دوستانم سودا و ناله تا كی سودا ز عشق خیزد ناله ز غم برآید دل رفت و صبر و دانش ما مانده‌ایم و جانی ور زان كه غم غم توست آن نیز هم برآید هر دم ز سوز عشقت سعدی چنان بنالد كز شعر سوزناكش دود از قلم برآید /سعدی
-
6:39فریاد من از فراق یار است وافغان من از غم نگار است درد دل من ز حد گذشته‌ست جانم ز فراق بی‌قرار است/ چنان در قید مهرت پای بندم كه گویی آهوی سر در كمندم گهی بر درد بی درمان بگریم گهی بر حال بی سامان بخندم نه مجنونم كه دل بردارم از دوست مده گر عاقلی بیهوده پندم سعدی
-
3:32داد از این بیداد از این خال سیاهت كه به بالای لب است یار من دلدار من كه مرا از حسرتش روز سیه تر ز شب است یار من دلدار من ... ای حبیبم طبیبم عزیزم یار آی شده فصل بهار برخیز و جام می بیار بنگر به طرف جویبار جرعه ای بده من یار ای نگارم ای نگار ... / سماع حضور
-
6:40چه جان‌ها در غمت فرسود و تنها نه تنها من اسیر و مستمندم تو هم بازآمدی ناچار و ناكام اگر بازآمدی بخت بلندم گر آوازم دهی من خفته در گور برآساید روان دردمندم سری دارم فدای خاك پایت گر آسایش رسانی ور گزندم و گر در رنج سعدی راحت توست من این بیداد بر خود می‌پسندم /سعدی
-
4:14ای دل به كوی او مرو، ازبیخودی غوغا مكن خود راوما را بیش از این درعاشقی رسوا مكن هلالی جغتایی سلسله? موی دوست حلقه دام بلاست هر كه در این حلقه نیست فارغ از این ماجراست گر بزنندم به تیغ در نظرش بی‌دریغ دیدن او یك نظر صد چو منش خونبهاست /سعدی
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه