تصنیف به مناسبت میلاد امام زمان (عج)
با خیالش شبی سرخوش به صبح آورم
شاید مگر یک نظر آید سحر در برم
با چشمانِ تر، حیران در به در
می جویم نشان در هر رهگذر
آتش سودا به سرم، همچون صبا در سفرم
به شوق روی دلبرم، دگر به دنیا نگرم
هر دم به جست و جو در راهم
جان را برای او می خواهم
بی او چه سازم جان را؟
چون سر کنم هجران را؟
اگر آن جلوه ی روی زیبا نبود
دل مشتاق ما ناشکیبا نبود
چهره نماید یک دم آن نگار شکیبا شور انگیزد
دیده گشاید عالم چون از آن باغ زیبا گل میریزد
با خیالش شبی سرخوش به صبح آورم
شاید مگر یک نظر آید سحر در برم
با چشمانِ تر، حیران در به در
می جویم نشان در هر رهگذر
آتش سودا به سرم، همچون صبا در سفرم
به شوق روی دلبرم، دگر به دنیا نگرم
هر دم به جست و جو در راهم
جان را برای او می خواهم
بی او چه سازم جان را؟
چون سر کنم هجران را؟
اگر آن جلوه ی روی زیبا نبود
دل مشتاق ما ناشکیبا نبود
چهره نماید یک دم آن نگار شکیبا شور انگیزد
دیده گشاید عالم چون از آن باغ زیبا گل میریزد
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه