ساز و آواز ایرانی
عاشقی پیداست از زاری دل
نیست بیماری چو بیماری دل
علت عاشق ز علتها جداست
عشق اصطرلاب اسرار خداست
هرچه گویم عشق را شرح و بیان
چون به عشق آیم خجل باشم از آن
عاشقی گر زین سر و گر زان سرست
عاقبت ما را بدان سر رهبرست
چون سخن در وصف این حالت رسید
هم قلم بشکست و هم کاغذ درید
آفتاب آمد دلیل آفتاب
گر دلیلت باید از وی رو متاب
عاشقی پیداست از زاری دل
نیست بیماری چو بیماری دل
علت عاشق ز علتها جداست
عشق اصطرلاب اسرار خداست
هرچه گویم عشق را شرح و بیان
چون به عشق آیم خجل باشم از آن
عاشقی گر زین سر و گر زان سرست
عاقبت ما را بدان سر رهبرست
چون سخن در وصف این حالت رسید
هم قلم بشکست و هم کاغذ درید
آفتاب آمد دلیل آفتاب
گر دلیلت باید از وی رو متاب
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
13:45
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه