تصنیف در فضای موسیقی دستگاهی
گر باد شوم، بر تو وزیدن نگذارم
ور حسن شوم، روی تو دیدن نگذارم
این رسم قدیم است که در گلشن مقصود، در خاک بریزد گل و چیدن نگذارم
گر شربت و گر زهر، چو بر لب رسد این جام، باید همه نوشید و چشیدن نگذارم
در سینه فرود آیی و از گرمی صحبت، غم های تو دل را به تپیدن نگذارد
پیداست از آن حسن نظر بازی عاشق، کین بلبل از این باغ، پریدن نگذارد
گر باد شوم، بر تو وزیدن نگذارم
ور حسن شوم، روی تو دیدن نگذارم
این رسم قدیم است که در گلشن مقصود، در خاک بریزد گل و چیدن نگذارم
گر شربت و گر زهر، چو بر لب رسد این جام، باید همه نوشید و چشیدن نگذارم
در سینه فرود آیی و از گرمی صحبت، غم های تو دل را به تپیدن نگذارد
پیداست از آن حسن نظر بازی عاشق، کین بلبل از این باغ، پریدن نگذارد
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
6:40
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه