تصنیف و آواز در فضای موسیقی دستگاهی با مضمون انتظار برای ظهور منجی
همیشه زیبا، همیشه خرم، بهارت ای دل خزان ندارد
چرا نگویم، که چون تو ماهی در آسمان ها جهان ندارد
تو مثل ابری به نوبهاران، نگاه گل ها، به بخشش تو
پر از شکوهی، شبیه دریا، سخاوت تو کران ندارد
تو آن بهاری که باغ دل ها به شوق رویت، شکوفه ریزد و آه مستان نشانه دارد، کسی ز کویت نشان ندارد
به عاشقانت ز روی رحمت، تو ای مه من نظر بیفکن
چنان پی تو به سر دویدم، که جان خسته توان ندارد
اگرچه هر گل در این بهاران، به جمع یاران شکفتنی شد
ولی گلستان به رنگ و بویت گل امیدی گمان ندارد
همیشه زیبا، همیشه خرم، بهارت ای دل خزان ندارد
چرا نگویم، که چون تو ماهی در آسمان ها جهان ندارد
همیشه زیبا، همیشه خرم، بهارت ای دل خزان ندارد
چرا نگویم، که چون تو ماهی در آسمان ها جهان ندارد
تو مثل ابری به نوبهاران، نگاه گل ها، به بخشش تو
پر از شکوهی، شبیه دریا، سخاوت تو کران ندارد
تو آن بهاری که باغ دل ها به شوق رویت، شکوفه ریزد و آه مستان نشانه دارد، کسی ز کویت نشان ندارد
به عاشقانت ز روی رحمت، تو ای مه من نظر بیفکن
چنان پی تو به سر دویدم، که جان خسته توان ندارد
اگرچه هر گل در این بهاران، به جمع یاران شکفتنی شد
ولی گلستان به رنگ و بویت گل امیدی گمان ندارد
همیشه زیبا، همیشه خرم، بهارت ای دل خزان ندارد
چرا نگویم، که چون تو ماهی در آسمان ها جهان ندارد
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
6:36
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه