display result search
- 1858
صبح وفا
آلبوم در فضای موسیقی دستگاهی
نوازنده ی تار : هامان خلیلی
نوازنده ی تار : هامان خلیلی
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
4:41به خدا اگر بميرم كه دل از تو برنگيرم برو اي طبيبم از سر كه دوا نمي پذيرم نه نشاط دوستانم نه فراغ بوستانم برويد اي رفيقان به سفر كه من اسيرم يار با ما بي وفايي مي كند بي گناه از من جدايي مي كند شمع جانم را بكشت آن بي وفا جاي ديگر روشنايي مي كند سعدي
-
2:15
-
9:24از بعد عمري ديدمش ، گفتم بگويم حال خود از بخت بي اقبال من چشمش به خواب ناز شد زلفش دلم دزديد و زد از بوي زلفش بوي خون من چون كنم پنهان كه خود هم دزد و هم غماز شد دلم در عاشقي آواره شد آواره تر بادا تنم از بي دلي بيچاره شد بيچاره تر بادا به تاراج عزيزان زلف تو عياريي دارد به خون ريز غريبان چشم تو عياره تر بادا گر اي زاهد دعاي خير مي گويي مرا اين گور كه آن آوازه از كوي بتان آواره تر بادا اميرخسرو دهلوي
-
1:55
-
9:21چو بر شكست صبا زلف عنبر افشانش به هر شكسته كه پيوست تازه شد جانش نسيم صبح وفا نامه اي كه برد به دوست ز خون ديده ي ما بود مهر عنوانش كجاست همنفسي تا به شرح عرضه دهم كه دل چه مي كشد از روزگار هجرانش تو خفته اي و نشد عشق را كرانه پديد تبارك الله از اين ره كه نيست پايانش دلم كه مهر تو از غير تو نهان مي دارد ببين كه ديده كند كاش پيش يارانش حافظ
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه