تصنیف در فضای موسیقی دستگاهی
منم یا رب در این دولت که روی یار می بینم
فراز سرو سیمینش گلی بر بار می بینم
مگر طوبی بر آمد در سرابستان جان من
که بر هر شعبه اش مرغی شکرگفتار می بینم
مگر دنیا سر آمد کین چنین آزاد در جنت
می بی درد می نوشم گل بی خار می بینم
عجب دارم ز بخت خویش و هر دم در گمان افتم
که مستم یا به خوابم یا جمال یار می بینم
مطرب عشق عجب ساز و نوایی دارد
نقش هر نغمه که زد راه به جایی دارد
عالم از ناله ی عشاق مبادا خالی
که خوش آهنگ و فرح بخش نوایی دارد
پیر دردی کش ما گر چه ندارد زر و زور
خوش عطابخش و خطاپوش خدایی دارد
منم یا رب در این دولت که روی یار می بینم
فراز سرو سیمینش گلی بر بار می بینم
مگر طوبی بر آمد در سرابستان جان من
که بر هر شعبه اش مرغی شکرگفتار می بینم
مگر دنیا سر آمد کین چنین آزاد در جنت
می بی درد می نوشم گل بی خار می بینم
عجب دارم ز بخت خویش و هر دم در گمان افتم
که مستم یا به خوابم یا جمال یار می بینم
مطرب عشق عجب ساز و نوایی دارد
نقش هر نغمه که زد راه به جایی دارد
عالم از ناله ی عشاق مبادا خالی
که خوش آهنگ و فرح بخش نوایی دارد
پیر دردی کش ما گر چه ندارد زر و زور
خوش عطابخش و خطاپوش خدایی دارد
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه