برنامه ای در دستگاه سه گاه با اجرای کمانچه: علی اصغر بهاری، سنتور: رضا ورزنده، تنبک: امیرناصر افتتاح، آواز: ناصر مسعودی
در طواف شمع میگفت این سخن پروانهای
سوختم زبن آشنایان ای خوشا بیگانهای
بلبل از شوق گل و پروانه از سودای شمع
هریکی سوزد به نوعی در غم جانانهای
گر اسیرخط و خالی شد دلم، عیبم مکن
مرغ جایی میرود کانجاست آب و دانهای
کی غم بنیاد ویران دارد آن کش خانه نیست
رو خبر گیر این معانی را ز صاحبخانهای
عاقلانش باز زنجیری دگر بر پا نهند
روزی ار زنجیر از هم بگسلد دیوانه ای
این جنون تنها نه مجنون را مسلم شد بهار
باش کز ما هم فتد اندر جهان افسانهای
در طواف شمع میگفت این سخن پروانهای
سوختم زبن آشنایان ای خوشا بیگانهای
بلبل از شوق گل و پروانه از سودای شمع
هریکی سوزد به نوعی در غم جانانهای
گر اسیرخط و خالی شد دلم، عیبم مکن
مرغ جایی میرود کانجاست آب و دانهای
کی غم بنیاد ویران دارد آن کش خانه نیست
رو خبر گیر این معانی را ز صاحبخانهای
عاقلانش باز زنجیری دگر بر پا نهند
روزی ار زنجیر از هم بگسلد دیوانه ای
این جنون تنها نه مجنون را مسلم شد بهار
باش کز ما هم فتد اندر جهان افسانهای
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
8:42
-
16:15
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه