برنامه ای با آهنگسازی مرتضی محجوبی در آواز دشتی با صدای غلامحسین بنان، پیانو: جواد معروفی، ویولن: حسینعلی ملاح، کلارینت: حسینعلی وزیری تبار
ای نی محزون نوایی ساز کن
ناله جانسوز را آغاز کن
مرحبا ای بازگوی رازها
از تو شد صاحب اثر آوازها
گر زدوری ها شکایت می کنی
از زبان ما حکایت میکنی
اینکه آتش در همه دلها زنی
زان بود که دم ز سوز ما زنی
چون بآوای حزینی رازگو
راز ما را با حریفان بازگوی
ناله تو هر کجا آید به گوش
جان مشتاقان درآید در خروش
سینه سوزاند شکایتهای نی
گوش کن ای جان حکایتهای نی
احمد ناظرزاده کرمانی
چنانم بانگ نی آتش بر جان زد
که گویی کس آتش بر نیستان زد
مرا در دل عمری سوز غم پنهان بود
نوای نی امشب بر آن دامان زد
نی محزون داغ مرا، تازه تر از لاله کند
ز جدایی ها، چو شکایت کند و ناله کند
که به جانش آتش، هجر یاران زد
به کجایی ای گل من؟
که همچو نی بنالد ز غمت دل من
جز ناله دل نبود
در عشقت حاصل من
گذری، به سرم، نظری بر چشم ترم
کز غم تو قلب رهی
خون شد و از دیده برون شد
نوای نی گوید: کز عشقت چون شد
رهی معیری
ای نی محزون نوایی ساز کن
ناله جانسوز را آغاز کن
مرحبا ای بازگوی رازها
از تو شد صاحب اثر آوازها
گر زدوری ها شکایت می کنی
از زبان ما حکایت میکنی
اینکه آتش در همه دلها زنی
زان بود که دم ز سوز ما زنی
چون بآوای حزینی رازگو
راز ما را با حریفان بازگوی
ناله تو هر کجا آید به گوش
جان مشتاقان درآید در خروش
سینه سوزاند شکایتهای نی
گوش کن ای جان حکایتهای نی
احمد ناظرزاده کرمانی
چنانم بانگ نی آتش بر جان زد
که گویی کس آتش بر نیستان زد
مرا در دل عمری سوز غم پنهان بود
نوای نی امشب بر آن دامان زد
نی محزون داغ مرا، تازه تر از لاله کند
ز جدایی ها، چو شکایت کند و ناله کند
که به جانش آتش، هجر یاران زد
به کجایی ای گل من؟
که همچو نی بنالد ز غمت دل من
جز ناله دل نبود
در عشقت حاصل من
گذری، به سرم، نظری بر چشم ترم
کز غم تو قلب رهی
خون شد و از دیده برون شد
نوای نی گوید: کز عشقت چون شد
رهی معیری
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
24:32
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان