تصنیفی با آهنگسازی وحید توتونی کاشانی
باز آمده ام در کوی جنون
چشم ابر بهار، دل چشمه ی خون
باز آمده ام بر درگه تو
با شوق گل روی مه تو
جز غم عشقت نمی جویم دگر
از غم دنیا نمی گویم دگر
تویی همه نیازم تویی همه امیدم
به غربتم به جز تو من آشنا ندیدم
من آن نسیم خسته که در پی ات دویدم
نفس نفس تپیدم ولی تو را ندیدم
با هر نفس می خوانمت
در خلوت آیینه ام
بر جای دل بنشانمت
جانا درورن سینه ام
ای همدم دیرینه ام
با تو از غم ها نمی گویم دگر
از غم دنیا نمی گویم دگر
باز آمده ام در کوی جنون
چشم ابر بهار، دل چشمه ی خون
باز آمده ام بر درگه تو
با شوق گل روی مه تو
جز غم عشقت نمی جویم دگر
از غم دنیا نمی گویم دگر
تویی همه نیازم تویی همه امیدم
به غربتم به جز تو من آشنا ندیدم
من آن نسیم خسته که در پی ات دویدم
نفس نفس تپیدم ولی تو را ندیدم
با هر نفس می خوانمت
در خلوت آیینه ام
بر جای دل بنشانمت
جانا درورن سینه ام
ای همدم دیرینه ام
با تو از غم ها نمی گویم دگر
از غم دنیا نمی گویم دگر
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه