تصنیف با موضوع «انتظار»
دوره گرد کوی سودای توییم
هر نفس غرق تمنای توییم
تا قیامت انتظارت می کشیم
سرخوش از امروز و فردای توییم
گل فروش شهر رویای منی
قصه گوی شام غم های منی
ای به شهر آرزوها، گل فروش
از تو گل خوشتر نباشد، رخ مپوش
شب به شب خوابم پریشان تو شد
دم به دم قلبم غزلخوان تو شد
مرغ جان من به شهر آرزو
پرزد و ناخوانده مهمان تو شد
دوره گرد کوی سودای توییم
هر نفس غرق تمنای توییم
تا قیامت انتظارت می کشیم
سرخوش از امروز و فردای توییم
گل فروش شهر رویای منی
قصه گوی شام غم های منی
ای به شهر آرزوها، گل فروش
از تو گل خوشتر نباشد، رخ مپوش
شب به شب خوابم پریشان تو شد
دم به دم قلبم غزلخوان تو شد
مرغ جان من به شهر آرزو
پرزد و ناخوانده مهمان تو شد
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه