تصنیفی در دستگاه ماهور ساخته سید محمد میرزمانی
شادا تو ای شور سحرگاهی
شادا که شادی بر می انگیزی
شادا که از خم خانه هستی
در جام جانم باده می ریزی
شادا که در جای قدم هایت
باغ معانی گل به گل روید
شادا که لطف نوربارانت
آیینه دل نو به نو شویم
می آیی و غم می رود بر باد
شادا که این شادی مبارک باد
گفتم خدایا از کجا آمد
رودی که می جوشد به جان من
یا در هوای کیست روز و شب
این جستجو های نهان من
از سرسرای دل ندا آمد
اینک بجو در خود نشان من
پیک من است این شادی سرشار
آن من است این عشق آن من
می آیی و غم می رود بر باد
شادا که این شادی مبارک باد
شادا تو ای شور سحرگاهی
شادا که شادی بر می انگیزی
شادا که از خم خانه هستی
در جام جانم باده می ریزی
شادا که در جای قدم هایت
باغ معانی گل به گل روید
شادا که لطف نوربارانت
آیینه دل نو به نو شویم
می آیی و غم می رود بر باد
شادا که این شادی مبارک باد
گفتم خدایا از کجا آمد
رودی که می جوشد به جان من
یا در هوای کیست روز و شب
این جستجو های نهان من
از سرسرای دل ندا آمد
اینک بجو در خود نشان من
پیک من است این شادی سرشار
آن من است این عشق آن من
می آیی و غم می رود بر باد
شادا که این شادی مبارک باد
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه