برنامه ای از مجموعه گلها به یاد ابوالحسن صبا با اجرای ویولون مهدی خالدی و تنبک حسین تهرانی با آواز بنان بر اساس اشعاری از محمدابراهیم باستانی پاریزی و تصنیفی از روح الله خالقی با شعری از رهی معیری
یاد آن شب که صبا در ره ما گل می ریخت
بر سر ما ز در و بام و هوا گل می ریخت
سر به دامان منت بود و ز شاخ گل سرخ
بر رخ چون گلت آهسته صبا گل می ریخت
خاطرت هست که آنشب همه شب تا دم صبح
شب جدا شاخه جدا باد جدا گل می ریخت
نسترن خم شده لعل لب تو می بوسید
خضر، گویی به لب آب بقا گل می ریخت
زلف تو غرقه به گل بود و هر آنگاه که من
می زدم دست بدان زلف دو تا گل می ریخت
تو به مه خیره چو خوبان بهشتی و صبا
چون عروس چمنت بر سر و پا گل می ریخت
گیتی آنشب اگر از شادی ما شاد نبود
راستی تا سحر از شاخه چرا گل می ریخت؟
شادی عشرت ما باغ گل افشان شده بود
که بپای من و تو از همه جا گل می ریخت
محمدابراهیم باستانی پاریزی
آرزوی ما تویی، تو
قبله دلها تویی، تو
جان بی تو آرامی ندارد
کآرام جان ما تویی، تو
عاشقم ای مه به رویت
سر خوشم ای گل ز بویت
مجنون تر از مجنون منم من
زیبا تر از لیلا تویی، تو
می ده به یاران کهن، ای ماه من
می ده که عمر دشمنان طی شد
دور نشاط و نوبت می شد
رهی معیری
یاد آن شب که صبا در ره ما گل می ریخت
بر سر ما ز در و بام و هوا گل می ریخت
سر به دامان منت بود و ز شاخ گل سرخ
بر رخ چون گلت آهسته صبا گل می ریخت
خاطرت هست که آنشب همه شب تا دم صبح
شب جدا شاخه جدا باد جدا گل می ریخت
نسترن خم شده لعل لب تو می بوسید
خضر، گویی به لب آب بقا گل می ریخت
زلف تو غرقه به گل بود و هر آنگاه که من
می زدم دست بدان زلف دو تا گل می ریخت
تو به مه خیره چو خوبان بهشتی و صبا
چون عروس چمنت بر سر و پا گل می ریخت
گیتی آنشب اگر از شادی ما شاد نبود
راستی تا سحر از شاخه چرا گل می ریخت؟
شادی عشرت ما باغ گل افشان شده بود
که بپای من و تو از همه جا گل می ریخت
محمدابراهیم باستانی پاریزی
آرزوی ما تویی، تو
قبله دلها تویی، تو
جان بی تو آرامی ندارد
کآرام جان ما تویی، تو
عاشقم ای مه به رویت
سر خوشم ای گل ز بویت
مجنون تر از مجنون منم من
زیبا تر از لیلا تویی، تو
می ده به یاران کهن، ای ماه من
می ده که عمر دشمنان طی شد
دور نشاط و نوبت می شد
رهی معیری
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
12:36
کاربر مهمان