ساز و آوازی در آواز ابوعطا با سه تار احمد عبادی و آواز حسین قوامی
دردیست در این دل که هویدا نتوان کرد
سریست در این سینه که پیدا نتوان کرد
تا دیده ما را ندهد حسن تو نوری
در باغ جمال تو تماشا نتوان کرد
تا دیده نپوشی بر روی همه اغیار
اندیشه آن چهره زیبا نتوان کرد
عالم چو همه میکده باده عشق است
مستی می و عشق به یکجا نتوان کرد
چون از دل عاشق خبری نیست کسی را
انکار دل عاشق شیدا نتوان کرد
دردیست در این دل که هویدا نتوان کرد
سریست در این سینه که پیدا نتوان کرد
تا دیده ما را ندهد حسن تو نوری
در باغ جمال تو تماشا نتوان کرد
تا دیده نپوشی بر روی همه اغیار
اندیشه آن چهره زیبا نتوان کرد
عالم چو همه میکده باده عشق است
مستی می و عشق به یکجا نتوان کرد
چون از دل عاشق خبری نیست کسی را
انکار دل عاشق شیدا نتوان کرد
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
10:50
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان