برنامه ای در آواز دشتی با صدای غلامحسین بنان و ویولن علی تجویدی و تنبک حسین تهرانی
چه خلاف سر زد از ما که در سرای بستی
بر دشمنان نشستی، دل دوستان شکستی
کسی از خرابهٔ دل نگرفته باج هرگز
تو بر آن خراج بستی و به سلطنت نشستی
به کمال عجز گفتم که به لب رسید جانم
به غرور ناز گفتی که مگر هنوز هستی
ز طواف کعبه بگذر، تو که حق نمیشناسی
به در کنشت منشین تو که بت نمیپرستی
مگر از دهان ساقی مددی رسد وگرنه
کس از این شراب باقی نرسد به هیچ مستی
چه خلاف سر زد از ما که در سرای بستی
بر دشمنان نشستی، دل دوستان شکستی
کسی از خرابهٔ دل نگرفته باج هرگز
تو بر آن خراج بستی و به سلطنت نشستی
به کمال عجز گفتم که به لب رسید جانم
به غرور ناز گفتی که مگر هنوز هستی
ز طواف کعبه بگذر، تو که حق نمیشناسی
به در کنشت منشین تو که بت نمیپرستی
مگر از دهان ساقی مددی رسد وگرنه
کس از این شراب باقی نرسد به هیچ مستی
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
14:52
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه