تصنیف در فضای موسیقی دستگاهی
عاشقی آیینه در اندیشهی آیینه است
عشق تکرار گذر خاطر دیرینه است
چون دو دل با هم قرین انس باشد روز و شب
زندگی گلبانگ دل در آسمان سینه است
باغ بیبرگی قدمگاه بهار یادهاست
شام یلدا چون سحر روشن ز بزم شادهاست
ای زمستان برف هم در زیر پای رهگذر
شعر امیدی برای گلشن خردادهاست
عاشقم من عاشق عطر نسیم باغها
میفروزم در خزان آتش ز برگ داغها
همچو دود از عود میسازم هوای گلشنی
تا رسد بر کوی دلدار ایاغ و راغها
عاشقی آیینه در اندیشهی آیینه است
عشق تکرار گذر خاطر دیرینه است
چون دو دل با هم قرین انس باشد روز و شب
زندگی گلبانگ دل در آسمان سینه است
باغ بیبرگی قدمگاه بهار یادهاست
شام یلدا چون سحر روشن ز بزم شادهاست
ای زمستان برف هم در زیر پای رهگذر
شعر امیدی برای گلشن خردادهاست
عاشقم من عاشق عطر نسیم باغها
میفروزم در خزان آتش ز برگ داغها
همچو دود از عود میسازم هوای گلشنی
تا رسد بر کوی دلدار ایاغ و راغها
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
