آلبوم در فضای موسیقی دستگاهی
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
5:15
-
8:19كنون كه صاحب مژگان شوخ و چشم سياهي نگاه دار دلي را كه برده اي به نگاهي مقيم كوي تو تشويش صبح و شام ندارد كه در بهشت نه سالي معين است و نه ماهي چو در حضور تو ايمان و كفر راه ندارد چه مسجدي چه كنشتي ، چه طاعتي چه گناهي فروغي بسطامي
-
6:04مدامم مست مي دارد نسيم جعد گيسويت خرابم مي كند هر دم فريب چشم جادويت پس از چندين شكيبايي شبي يا رب توان ديدن كه شمع ديده افروزيم در محراب ابرويت تو گر خواهي كه جاويدان جهان يك سر بيارايي صبا را گو كه بردارد زماني برقع از رويت و گر رسم فنا خواهي كه از عالم براندازي برافشان تا فروريزد هزاران جان ز هر مويت من و باد صبا مسكين دو سرگردان بي حاصل من از افسون چشمت مست و او از بوي گيسويت حافظ
-
4:56
-
6:19تا ز ميخانه و مي نام و نشان خواهد بود سر ما خاك ره پير مغان خواهد بود حلقه ي پير مغان از ازلم در گوش است بر همانيم كه بوديم و همان خواهد بود بر سر تربت ما چون گذري همت خواه كه زيارتگه رندان جهان خواهد بود برو اي زاهد خودبين كه ز چشم من و تو راز اين پرده نهان است و نهان خواهد بود ترك عاشق كش من مست برون رفت امروز تا دگر خون كه از ديده روان خواهد بود چشمم آن دم كه ز شوق تو نهد سر به لحد تا دم صبح قيامت نگران خواهد بود بخت حافظ گر از اين گونه مدد خواهد كرد زلف معشوقه به دست دگران خواهد بود حافظ
-
9:08فكر بلبل همه آن است كه گل شد يارش گل در انديشه كه چون عشوه كند در كارش بلبل از فيض گل آموخت سخن ور نه نبود اين همه قول و غزل تعبيه در منقارش حافظ
-
3:57
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه