تصنیف در فضای موسیقی دستگاهی با همراهی گروه کر
نه آن رویی که باز آیم
نه آن پایی که بگریزم
نه آن طاقت که بنشینم
نه آن همت که برخیزم
نه آن پایی که همچو سایه آیم پا به پای تو
نه آن دستی که همچون شانه در زلف تو آویزد
نه آن ابرم که بر خورشید رویت سایه اندازم
نه بارانم که در پایت هزاران گون گهر ریزم
بسوز ای شمع هستی سوز سرتاپا وجودم را
که من پروانه ام از سوختن هرگز نپرهیزم
نه آن رویی که باز آیم
نه آن پایی که بگریزم
نه آن طاقت که بنشینم
نه آن همت که برخیزم
نه آن پایی که همچو سایه آیم پا به پای تو
نه آن دستی که همچون شانه در زلف تو آویزد
نه آن ابرم که بر خورشید رویت سایه اندازم
نه بارانم که در پایت هزاران گون گهر ریزم
بسوز ای شمع هستی سوز سرتاپا وجودم را
که من پروانه ام از سوختن هرگز نپرهیزم
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه