آلبومی با آهنگسازی، نوازندگی سنتور و سرپرستی پرویز مشکاتیان با صدای شهرام ناظری. لالهٔ بهار در سال 1362 اجرا و در سال 1365 منتشر شد.
نوازندگان:
سنتور: پرویز مشکاتیان
کمانچه: علیاکبر شکارچی، اردشیر کامکار
تنبک: ناصر فرهنگ فر
نی: جمشید عندلیبی
تار: حمید متبسم، ارشد طهماسبی
بمتار: فرخ مظهری
بربط: محمد فیروزی
نوازندگان:
سنتور: پرویز مشکاتیان
کمانچه: علیاکبر شکارچی، اردشیر کامکار
تنبک: ناصر فرهنگ فر
نی: جمشید عندلیبی
تار: حمید متبسم، ارشد طهماسبی
بمتار: فرخ مظهری
بربط: محمد فیروزی
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
8:27
-
10:23بيداد رفت لاله بر باد رفته را يا رب خزان چه بود بهار شكفته را بيداد رفت لاله بر باد رفته را يا رب خزان چه بود بهار شكفته را اي كاش ناله هاي چو من بلبلي حزين بيدار كردي آن گل در خاك خفته را جز در صفاي اشك دلم وا نمي شود باران به دامن است هواي گرفته را شهريار
-
8:31لاله خونين كفن از خاك سر آورده برون خاك مستوره فلب بشر آورده برون دل ماتمزده مادر زاريست كه مرگ از زمين همره داغ پسر آورده برون آتشين آه فرو مرده مدفون شده است كه زمين از دل خود شعله ور آورده برون راست گو كه زبانهاي وطن خواهانست كه جفاي فلك از پشت سرآورده برون يا به تقليد شهيدان ره آزادي طوطي سبز قبا سرخ پر آورده برون ياكه بر لوح وطن خامه? خونبار بهار نقشي از خون دل رنجبر آورده برون ملكالشعراي بهار
-
4:40مرا عاشق چنان بايد كه هر باري كه برخيزد قيامت هاي پرآتش ز هر سويي برانگيزد دلي خواهيم چون دوزخ كه دوزخ را فروسوزد دو صد دريا بشوراند ز موج بحر نگريزد چو شيري سوي جنگ آيد دل او چون نهنگ آيد بجز خود هيچ نگذارد و با خود نيز بستيزد مولوي
-
4:25كمانچه: علي اكبر شكارچي چند اين شب و خاموشي؟ وقت است كه برخيزم وين آتش خندان را با صبح برانگيزم صد دشت شقايق چشم در خون دلم دارد تا خود به كجا آخر با خاك در آميزم چون كوه نشستم من با تاب و تب پنهان صد زلزله برخيزد آنگاه كه برخيزم هوشنگ ابتهاج
-
8:46برخيزم برخيزم و بگشايم اين بند دل جوشان وين سيل گدازان را از سينه فرو ريزم شب گر چه غم افزايد خورشيد از او زايد چون راحت دل خواهم از درد چه پرهيزم چند اين شب و خاموشي وقتست كه برخيزم وان آتش خندان را با صبح برانگيزم هوشنگ ابتهاج
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه