ساز و آواز در فضای موسیقی دستگاهی با کمانچه
گر با غم عشق سازگار آید دل
بر مرکب آرزو سوار آید دل
گر دل نبود کجا وطن سازد عشق
گر عشق نباشد به چه کار آید دل
نازار دلی را که تو جانش باشی
معشوقه ی پیدا و نهانش باشی
زان می ترسم که از دل آزردن تو
دل خون شود و تو در میانش باشی
گر با غم عشق سازگار آید دل
بر مرکب آرزو سوار آید دل
گر دل نبود کجا وطن سازد عشق
گر عشق نباشد به چه کار آید دل
نازار دلی را که تو جانش باشی
معشوقه ی پیدا و نهانش باشی
زان می ترسم که از دل آزردن تو
دل خون شود و تو در میانش باشی
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
5:59
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان