تصنیف در فضای موسیقی دستگاهی
هر کجا می روم گشته شکوفا تازه گل
در چمنی که آمده فصل بهار
همچو گل تازه کن جان و تنت را که جهان
تازه شده به نغمه اش دل بسپار
گره زده دست نسیم
دوباره بر گیسوی بید
چه خوش خبر باد صبا
میان هر کوچه وزید
دوباره بلبل آمده روی شاخه ها غزل خوانده
گشته جاری هر سو چشمه ساران
دشت و صحرا پر گل از بهاران
می برد همراهش جان و دل را
بر تن هر گلبرگ اشک باران
تازه کن دل و جان ز نو بهار
در زمین دل شاخه ای بکار
چو نو بهاران
سبزه ها و گل گرم گفتگو
شیشه ی دل از گرد غم بشو
شبیه باران
هر کجا می روم گشته شکوفا تازه گل
در چمنی که آمده فصل بهار
همچو گل تازه کن جان و تنت را که جهان
تازه شده به نغمه اش دل بسپار
گره زده دست نسیم
دوباره بر گیسوی بید
چه خوش خبر باد صبا
میان هر کوچه وزید
دوباره بلبل آمده روی شاخه ها غزل خوانده
گشته جاری هر سو چشمه ساران
دشت و صحرا پر گل از بهاران
می برد همراهش جان و دل را
بر تن هر گلبرگ اشک باران
تازه کن دل و جان ز نو بهار
در زمین دل شاخه ای بکار
چو نو بهاران
سبزه ها و گل گرم گفتگو
شیشه ی دل از گرد غم بشو
شبیه باران
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه