تصنیف در فضای موسیقی دستگاهی
تا کجا میبرد این نقش به دیوار مرا
تا بدان جا که فرو میماند
چشم از دیدن و لب ز گفتار مرا
لاجورد افق صبح و هری ست
که در این کاشی کوچک متراکم شده است
میبرد جانب فرغانه و فرخار مرا
این چه حزنیست که در همهمه کاشی هاست
جامه سوگ سیاوش به تن پوشیده ست
این طنینی که سرایند خموشی ها از عمق فراموشی ها
و به گوش آید از این گونه به تکرار مرا
تا کجا میبرد این نقشه به دیوار مرا
تا درودی به سمرقند چو قند
و به رود سخن رودکی آم دم که سرود
کس فرستاد به سرم درعیار مرا
چشم آن آهوی سرگشته کوهی ست هنوز
که نگه میکند از آنسوی اعصار مرا
در فضایی که مکان گم شده از وسعت عام
میروم سوی قرونی که زمان برده ز یاد
گویی از شهپر جبریل در آمیخته ام
یا که سیمرغ گرفته ست به منقار مرا
تا کجا میبرد این نقشه به دیوار مرا
تا کجا میبرد این نقش به دیوار مرا
تا بدان جا که فرو میماند
چشم از دیدن و لب ز گفتار مرا
لاجورد افق صبح و هری ست
که در این کاشی کوچک متراکم شده است
میبرد جانب فرغانه و فرخار مرا
این چه حزنیست که در همهمه کاشی هاست
جامه سوگ سیاوش به تن پوشیده ست
این طنینی که سرایند خموشی ها از عمق فراموشی ها
و به گوش آید از این گونه به تکرار مرا
تا کجا میبرد این نقشه به دیوار مرا
تا درودی به سمرقند چو قند
و به رود سخن رودکی آم دم که سرود
کس فرستاد به سرم درعیار مرا
چشم آن آهوی سرگشته کوهی ست هنوز
که نگه میکند از آنسوی اعصار مرا
در فضایی که مکان گم شده از وسعت عام
میروم سوی قرونی که زمان برده ز یاد
گویی از شهپر جبریل در آمیخته ام
یا که سیمرغ گرفته ست به منقار مرا
تا کجا میبرد این نقشه به دیوار مرا
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
8:57
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه