تصنیف در فضای موسیقی دستگاهی و بی کلام همین قطعه
بزن ای نم نم باران بهار به هوای من آشفته ببار
بزن و حال مرا زمزمه کن بزن و جان مرا مژده بیار
مگر از نو نفسی تازه کند دل بی صبر همیشه بی قرار
مگر این بار به فردا برسد شب یلدای سکون و انتظار
که هوای دل من تازه شود که همه غربتم آوازه شود
که سحر از همه سو سر بزند که گریزد ز غم دار و ندار
بزن ای نم نم باران بهار به هوای من آشفته ببار
بزن و حال مرا زمزمه کن بزن و جان مرا مژده بیار
مگر از نو نفسی تازه کند دل بی صبر همیشه بی قرار
مگر این بار به فردا برسد شب یلدای سکون و انتظار
که هوای دل من تازه شود که همه غربتم آوازه شود
که سحر از همه سو سر بزند که گریزد ز غم دار و ندار
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه