تصنیف در فضای موسیقی دستگاهی
درد فراقت ای یار ...
هجرانت ای سمن بو جان جهان بسوزد
شرح غم فراقت دارم به سینه پنهان
ترسم که باد عیانش کون و مکان بسوزد
دل در کمند زلفت آنگونه بسته بودم
کز دوری رخ تو دل بی امان بسوزد
مژگان و ابروانت دانی چه کرده با دل
گاهی ازین بسوزم گاهی از آن بسوزم
بنیاد عاشقی را یارب که کرده بنیاد
مجنون چرا ز هجران روز و شبان بسوزد
تا رفته از بر من آن مهر عالم آرا
غم خانه در دلم کرد تا همچنان بسوزد
ای کاش بار دیگر می دیدمش به دیده
تا دل بگیرد آرام یا در نهان بسوزد
درد فراقت ای یار ...
هجرانت ای سمن بو جان جهان بسوزد
شرح غم فراقت دارم به سینه پنهان
ترسم که باد عیانش کون و مکان بسوزد
دل در کمند زلفت آنگونه بسته بودم
کز دوری رخ تو دل بی امان بسوزد
مژگان و ابروانت دانی چه کرده با دل
گاهی ازین بسوزم گاهی از آن بسوزم
بنیاد عاشقی را یارب که کرده بنیاد
مجنون چرا ز هجران روز و شبان بسوزد
تا رفته از بر من آن مهر عالم آرا
غم خانه در دلم کرد تا همچنان بسوزد
ای کاش بار دیگر می دیدمش به دیده
تا دل بگیرد آرام یا در نهان بسوزد
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
5:06
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه