اجرای ساز و آواز با مضمون شهادت حضرت علی (ع) به همراه دکلمه
زمین بوسید پاهای پدر را
شبانگه بود و غم با آسمان بود
زمان با او به آرامی قدم زد
که راه کوچه بر کوچش روان بود
دل مرغابیان می ریخت می سوخت
که مرد آن شب مناجاتی دگر داشت
چراغ ماه می لرزید بر خویش
علی بود آن که آهنگ سفر داشت
خدایا از تو دارم هر چه دارم
شبی بی یاد تو هرگز نخفتم
به هر راهی که رفتم با تو رقتم
به هر جایی نشستم از تو گفتم
به نخلستان شمیم یار پیچید
و بغضی در گلویش استخوان شد
فلک نالید از رفتار تقدیر
خجل از چشم زخم اختران شدم
حدیثم را کسی نشنید
ز کینه سینه را آکنده کردم
سر ره ایستادم من نشستم
سخن از درد گفتم خنده کردم
به غیر از تو کسی دیگر ندارم
دلم را از غمت دریا کن ای دوست
من اینجا میهمانی ناشناسم
به کویت آمدم در واکن ای دوست
در واکن ای دوست
شبانگه بود و تشویش زمان بود
افق بذر سحر پاشید گل کرد
شراری خنجری بر کهکشان زد
سحر فرق سر خورشید گل کرد
زمین بوسید پاهای پدر را
شبانگه بود و غم با آسمان بود
زمان با او به آرامی قدم زد
که راه کوچه بر کوچش روان بود
دل مرغابیان می ریخت می سوخت
که مرد آن شب مناجاتی دگر داشت
چراغ ماه می لرزید بر خویش
علی بود آن که آهنگ سفر داشت
خدایا از تو دارم هر چه دارم
شبی بی یاد تو هرگز نخفتم
به هر راهی که رفتم با تو رقتم
به هر جایی نشستم از تو گفتم
به نخلستان شمیم یار پیچید
و بغضی در گلویش استخوان شد
فلک نالید از رفتار تقدیر
خجل از چشم زخم اختران شدم
حدیثم را کسی نشنید
ز کینه سینه را آکنده کردم
سر ره ایستادم من نشستم
سخن از درد گفتم خنده کردم
به غیر از تو کسی دیگر ندارم
دلم را از غمت دریا کن ای دوست
من اینجا میهمانی ناشناسم
به کویت آمدم در واکن ای دوست
در واکن ای دوست
شبانگه بود و تشویش زمان بود
افق بذر سحر پاشید گل کرد
شراری خنجری بر کهکشان زد
سحر فرق سر خورشید گل کرد
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
7:53
کاربر مهمان