آلبوم در فضای موسیقی دستگاهی
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
3:00با اين همه افسونگريدل را كجا ميبريماييم و همين دل واي از دل غافلمن عاشق و ديوانه امديوانهي جانانه امكو عاشق عاقلواي از دل غافلآه از غم هجران چشم از پي خوبان رود و دل ز پي آنتا كار من و دل شد بسته به مويياز من چه بپرسي با دل چه بگوييزين قصه چه حاصلاسماعيل نواب صفا
-
4:24مثل گيسويي كه باد آن را پريشان ميكندهر دلي را روزگاري عشق ويران ميكندناگهان ميآيد و در سينه ميلرزد دلمهرچه جز ياد تو را با خاك يكسان ميكندبا من از اين هم دلت بياعتناتر خواست، باش!موج را برخورد صخره كِي پشيمان ميكند؟مثل مادر، عاشق از روز ازل حسرتكِش استهركسي او را به زخمي تازه مهمان ميكنداشك ميفهمد غم ِ افتادهاي مثل مراچشم تو از اين خيانتها فراوان ميكندعاشقان در زندگي دنبال مرهم نيستنددردِ بيدرمانشان را مرگ درمان ميكند…مژگان عباسلو
-
4:29داده چو شمعم همه درس فداكاري سوز و گدازي كه بود ز وفاداري ره و رسم نياسودنبه غم دگران بودن آن خاطر آسوده ي تو چشم گنه آلوده ي تو عشق من بيدل ز خاطر برده كرده فراموش اين دل افسرده مرا چنين مي گويد اثر ندارد هرگز فغان بيهوده ي تو آن خاطر آسوده ي تو-چشم گنه آلوده ي تو همرنگ موي تو شد روز و روزگارم با يادت همدمم وز عشقت بيقرارم با دل گويم گهي دست از عشقت بدارم ميبينم يك نفس تاب دوري نيارم بازآ اي فداي تو جان ببين چه كنم به جان پريشانتورج نگهبان
کاربر مهمان
کاربر مهمان