ترانه ای با صدای ناصر مسعودی و آهنگسازی اصغر زارع و شعر نیاز کرمانی
مگذر مگذر از من که به جز تو نخواهم
بشنو سخنم از دل ز پیام نگاهم
چه کند دلم از این غم که تو برده ای از یادم
من و گوشه تنهایی که به کنج فراموشی افتادم
روی از من چو جوانی رفته متاب
چون مهتاب به شب سیه ام تو بتاب
روشن کن دلم از نور صفا تو بخوان قصه دل
که مگر قصه غم رود از خاطر ما
همچون مه بفروز چون گل خنده بزن
تو تنها تو بمان در این کلبه من
یارا امیدم ز هستی
تنها تو هستی
مگذر مگذر از من که به جز تو نخواهم
بشنو سخنم از دل ز پیام نگاهم
چه کند دلم از این غم که تو برده ای از یادم
من و گوشه تنهایی که به کنج فراموشی افتادم
روی از من چو جوانی رفته متاب
چون مهتاب به شب سیه ام تو بتاب
روشن کن دلم از نور صفا تو بخوان قصه دل
که مگر قصه غم رود از خاطر ما
همچون مه بفروز چون گل خنده بزن
تو تنها تو بمان در این کلبه من
یارا امیدم ز هستی
تنها تو هستی
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
4:25
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه