تصنیف در فضای موسیقی دستگاهی
ای گل به خار هجران
بر ما جفا چه رانی
کس این روا ندارد
بر دوستان جانی
ترک جفا توانی
ای بیوفا زمانی
غمزه مکن به جادو
عاشق کش نهانی
خاری منه به راهی
گل گل نمینشانی
خرم کسی که گل چید
از شاخ مهربانی
ای بت بلای جانی
جان از بلا نگه دار
غمزه مکن به جادو
عاشقکش نهانی
سرکش مشو که هیمه است
گر سرو و گر سپیدار
بنگر که سر فرو کرد
شاخی که شد گرانبار
چون گل بر فروزد به مشکوی
بت گل عذار سمن بوی
بتارشک یوسف برآید
گل روی خوبان به هر کوی
ای گل به خار هجران
بر ما جفا چه رانی
کس این روا ندارد
بر دوستان جانی
ترک جفا توانی
ای بیوفا زمانی
غمزه مکن به جادو
عاشق کش نهانی
خاری منه به راهی
گل گل نمینشانی
خرم کسی که گل چید
از شاخ مهربانی
ای بت بلای جانی
جان از بلا نگه دار
غمزه مکن به جادو
عاشقکش نهانی
سرکش مشو که هیمه است
گر سرو و گر سپیدار
بنگر که سر فرو کرد
شاخی که شد گرانبار
چون گل بر فروزد به مشکوی
بت گل عذار سمن بوی
بتارشک یوسف برآید
گل روی خوبان به هر کوی
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه