تصنیف در فضای موسیقی دستگاهی و بیکلام همین تصنیف
کفر سر زلف تو ایمان ماست
درد غم عشق تو درمان ماست
مجلس ما بی تو ندارد فروغ
زانکه رخت شمع شبستان ماست
تا دل ما عرصه چوگان توست
هر دو جهان عرصه میدان ماست
زلف سیاه تو در آشفتگی
صورت این جمع پریشان ماست
چون نرسد دست به لعل لبت
خاک درت چشمه حیوان ماست
گفت خیال تو که خواجو هنوز
عاشق و سرگشته و حیران ماست
کفر سر زلف تو ایمان ماست
درد غم عشق تو درمان ماست
مجلس ما بی تو ندارد فروغ
زانکه رخت شمع شبستان ماست
تا دل ما عرصه چوگان توست
هر دو جهان عرصه میدان ماست
زلف سیاه تو در آشفتگی
صورت این جمع پریشان ماست
چون نرسد دست به لعل لبت
خاک درت چشمه حیوان ماست
گفت خیال تو که خواجو هنوز
عاشق و سرگشته و حیران ماست
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
4:16
-
4:14
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه